شرافت کعبه و برتری آن بر بیت المقدس
نویسندگان
چکیده مقاله:
از دیر زمان، میان جمهور مفسران و محدثان، پیرامون این موضوع که کدام یک از «بیت الحرام» و «مسجد الاقصی» بر دیگری اولویت و برتری دارد، بحثهایی طولانی و مناقشههایی تند وجود داشته است که ریشههای آن به عهد اقدس نبوی میرسد. یهود را گمان بر آن است که مسجد الأقصی، اشرف و افضل است و جمعی از مسلمانان، در مقام پاسخگویی برآمده، از راه عقل و نقل و با دلایلی محکم و براهینی استوار، عقیده به برتری مسجد الأقصی، را باطل دانستهاند.باید گفت که حقیقت اولویت، تقدم و پیشتاز بودن در برکت و هدایتگری عالمیان است که این دو، در مسجد الاقصی، محقق و موجود نیست.از امیر مؤمنان علی- ع- نقل میکنند که فرمود: «نخستین خانه، که ویژه برکت شد و دارای این چگونگی گردید که هر کس وارد آن شود، ایمنی یابد، کعبه است.»امام حسن مجتبی- ع- فرمود: «کعبه، نخستین مسجد است که خدای، در آن عبادت گردید.»مطرف گوید: «کعبه نخستین خانهای است که قبله قرار داده شد. و خداوند آن را به «مبارک» بودن وصف فرمود. (آنجا که میفرماید: «ان اول بیت وضع للنّاس للّذی ببکة مبارکاً و هدیً للعالمین») و در اینجا دو بحث در میان است:1- منصوب بودن کلمه «مبارک»، از جهت ادبیات عرب، به خاطر «حال» بودن آن است و جمله، در تقدیر چنین میشود: «للّذی استقرّ هو ببکة مبارکاً» نخستین خانهای که برای مردم وضع شده، همانا خانهای است که در مکه قرار گرفته در حالی که مبارک است. و ممکن است که حال از ضمیر مستتر در وُضِعَ باشد. در خبر نیز آمده است که نخستین خانهای که بدان روی آوردند و از آن برکت طلبیدند مکه است. (1)2- «برکت» را دو معنی است:الف- نمو یافتن و زیاد شدن پیوسته خیرات و طاعات و عبادات.ب- بقاء و دوام و ثبات دائمی خیرات و عبادات و طاعات در آن؛ و حتی، روایت شده که در هیچ زمانی، طواف خانه خدا، قطع نمیگردد و گفتهاند که پاداش عبادت در آنجا چند برابر است؛ چنانکه از عبدالله بن عباس، نقل شده است.و در روایتی آمده است! زنی به بیماریی دچار شد نذر کرد، اگر خداوند او را بهبودی بخشید به جانب «بیت المقدس» خارج شود و در آنجا نماز گزارد. از آن بیماری رهایی یافت و آماده حرکت به بیت المقدس بود که «میمونه» همسر پیامبر اکرم- ص- سر رسید و از تصمیم او آگاه شد. به او گفت: بنشین و آنچه آماده کردی تناول کن و در مسجد رسول الله- ص- نمازگزار، چه، از رسول اکرم- ص- شنیدم که فرمود: «نماز در آن، از هزار نماز در مساجد دیگر- جز مسجد الحرام- با فضیلت تر است.» (2)از جهت دوام و بقاء و ثبوت لایزال الهی، گفته میشود «تبارک الله» و گودال شبیه حوض را «برکه» میگویند؛ چون آب در آن ثابت و بر قرار میماند و نیز وقتی شتر: سینه بر زمین مینهد و استوار و مستقر میگردد، میگویند: «برک البعیر».به هر حال، اگر برکت را به معنای افزون شدن و نمو یافتن، بگیریم، این خانه، به لحاظ اموری چند مبارک خواهد بود:1. طاعات و عباداتی که در آن به جای آورده میشود، ثوابی فزونتر دارد. رسول اکرم- ص- فرمود: «برتری مسجدالحرام بر مسجد من، همانند برتری مسجد من است بر دیگر مساجد».و نیز فرمود: «فضیلت نماز در مسجد من، از هزار نماز، در غیر آن بیشتر است». 1- مجمع البیان، ج 2، ص 477 از ضحاک- تفسیر عیاشی، ج 1، ص 187، تفسیر کشاف، ج 1، ص 477.2- صحیح مسلم، ج 2، ص 1042 باب فضیلت نماز در دو مسجد مکه و مدینه. ص: 36باز فرمود: «فضیلت نماز در مسجد الحرام بر غیر آن یک صد هزار نماز است، و در مسجد من هزار نماز». (1)اما در مورد حج، رسول اکرم- ص- فرمود: «العمرة الی العمرة کفارة لما بینهما و الحج المبرور لیس له جزاءٌ الّاالجنة».«میان دو عمره، همه گناهان آمرزیده میشود و حجّی که مورد پسند پروردگار باشد جز بهشت، پاداش ندارد».نیز فرمود: «هر کس، به این خانه در آید و مرتکب آلودگی و فسقی نشود: آنگونه از آنجا باز میگردد که گویی از مادرزاییده شده باشد. (2) و بدیهی است که برکتی بالاتر از جلب آمرزش و رحمت پروردگار نیست.»2. یکی از مفسران گوید: منظور از برکت، همان است که در این کلام خدا آمده است: «اولم نمکن لهم حَرَماً آمنا یجبی الَیهِ ثمرات کل شیء رزقاً من لدنا و اکثر هم لا یعلمون» (3)«آیا حرم مکه را برای ایشان، محل آسایش و ایمنی قرار ندادیم تا به این مکان، انواع نعمت و ثمرات که ما روزیشان کردیم، از هر طرف بیاورند، لیکن اکثر آنان، نادانند.»چنانکه در آیه «الی المسجد الأقصی الذی بارکنا حوله.» (4)، مراد از برکت، همان میوهها و ثمرات درختان و گلها است.3. اگر خردمندی به دیده ژرف بین بنگرد و در ذهن خود، کعبه را همانند «نقطه» و صفوف کسانی را که در نماز روی به آن دارند، همانند «دایره» هایی پیرامون آن نقطه، مجسم نماید و به شمار صفهای محیط این دایره، به هنگام اشتغال نمازگزاران به نماز، توجه کند، شکی ندارد که در میان این نمازگزاران، انسانهایی وجود دارند با روحهای بلند و نفوس روحانی و قلوب قدسی و دلهای نورانی و نهادهای ربانی که چون این ارواح پاک به کعبه معرفت و ایمان و قداست، روی آورند و پیکرهایشان به سوی آن کعبه محسوس در خارج، متوجه باشد، لاجرم آنکه در نزد کعبه است، از انوار صادر شده از آن ارواح نورانی، بهرهمند گردیده و انوار الهی در قلبش شعله بر میکشد و درخشش و فروزندگی انوار روحانی در ضمیر و ژرفای دلش، بالا میگیرد. و این مقامی است بس بزرگ و دریایی است پهناور. «ذلک فضل اللَّه یؤتیه من یشاء و اللّه ذوالفضل العظیم» این هم، بیان دیگری است که مبارک و باعث خیرات و برکات بودن کعبه را تثبیت میکند.اگر هم، برکت را به دوام و بقاء تفسیر کردیم، آن نیز صادق است؛ چرا که هیچگاه، کعبه از «طائفین»، «عاکفین» و «رکعّ السجود» خالی نیست. بنابر این طاعات و عبادات، در آن دائمی و همیشگی است. افزون بر این، زمین کروی است و هر لحظهای که تصور شود، برای گروهی صبح است و برای قومی ظهر و برای امتی عصر و برای مردمی، مغرب و عشا، بنابراین هرگز کعبه، از وجه نمازگزاران گوشهای از این جهان پهناور، منفک و جدا نیست.چنانکه ساختمان کعبه نیز بر این حال و صورت، در امتداد تاریخ بشریت، از هزاران سال پیش، دوام و بقا داشته است. پس از هر جهت که تصور شود، و به هر سنایی که در ذهن خطور کند، کعبه «مبارک» است.صفت سومی که «کعبه» به آن متصف است «هدی للعالمین» بودن آن است که دو گونه تفسیر شده است:1- بعضی از مفسّران گفتهاند: «مراد دلالت و هدایت جهانیان است به سوی خداوند؛ چرا که هر جباری که قصد آنجا را کرد- همانند اصحاب فیل و دیگران- به هلاکت رسید. آهوان با سگ و گرگ در حرمش در کنار هم زیست میکنند. در صورتی که بیرون آن خانه و در دیگر شهرها، از یکدیگر گریزانند. با اعجاز الهی، سنگریزههایی که همه ساله در مراسم (رمی جمره) پرتاب میگردد محو میشوند؛ زیرا اگر چنین نبود باید کوههایی از سنگریزه در آنجا بوجود میآمد. پرندگان بر فراز آن خانه پرواز نمیکنند و در آنجا با مردم انس میگیرند. بیماران به آن شفا میگیرند و هر کس که حرمت آن خانه را بشکند، به سرعت کیفر میبیند همه اینها و دیگر امور، آیات و نشانههایی آشکارند بر وجود خداوند متعال.»2- و برخی گفتهاند مراد این است که: این خانه، قبلهای برای جهانیان است و بدینگونه آنان را به جهت نمازشان هدایت میکند. و یا اینکه با حج و طواف آن، به سوی جنت هدایت میشوند. البته چنین نیز گفتهاند که مراد این است که آن خانه، دلالت بر وجود صانع و خدای یکتا و صدق رسالت پیامبر اکرم و نبوت آن حضرت میکند؛ چرا که هر چه دلالت بر نبوت آن حضرت کند، پیش از آن، بر وجود خالق متعال و تمام صفات ثبوتیه او از علم، قدرت، حکومت، حکمت، رحمت، قوت، بینیازی، و ... رهنمون است.» (5)*** در آغازاین بخش گفتیم که یهود بر مسلمانان فخر میفروختند که فضیلت بیتالمقدس از کعبه افزون است. ابوالولید محمد بن عبدالله بن احمد ازرقی از ابومحمد از ابوالولید، از نیای خود و او از سعید بن سالم، از عثمان بن ساج، روایت کرد که ابو جریح، گفت: شنیدیم که یهود گوید بیت المقدس بر کعبه برتری دارد چه، آن محل، هجرتگاه پیامبران و در زمین مقدس واقع شده، اما مسلمانان میگفتند کعبه با فضیلتتر و برتر از بیت المقدس است؛ چون این سخن به عرض رسول اکرم- ص- رسید، این آیه نازل شد: «ان اول بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکاً و هدیً للعالمین فیه آیاتٌ بینات مقام ابراهیم و من دخله کان آمنا».«نخستین خانهای که برای مردم وضع شده کعبه است که مبارک و مایه هدایت جهانیان است، در آن آیات و نشانههای روشن و مقام ابراهیم است. و هر کس در آن درآید، ایمن خواهد بود.» (6)به دنبال این تفاخر زشت یهود، گفتگوها و جدالها بین مسلمانان و یهود آغاز شد و دامن اختلاف بالا گرفت. در حقیقت آنان بودند که تخم اختلاف و درگیری و آتش افروزی را کاشتند و آن را آبیاری کردند. قبل از آنکه به بیان فضایل کعبه و توضیح ارزشها و صفات برجسته آن که به تصریح جمهور مفسران هیچ کدام از آنها در بیت المقدس یافت نمیشود بپردازم؛ دوست دارم این نکته را بگویم که یهود همواره عامل و بر انگیزنده تفاخری زشت و جدالی بیپایه و اساس بوده و آن را دامن میزده اما خود در بند آن گرفتار آمد و جز با ذلّت و خواری و تیره روزی از آن رهایی نیافت. از قدیم گفتهاند: «هر کس از روی دشمنی، به جنگ حق رود، هلاک خواهد شد» از همان هنگام که نخستین جرقه مقدس اسلام در مکه زده شد، با دشمنی کینه جویانه و توطئههای گوناگون و آزارها و شکنجهها و آزمندیها و مکر و نیرنگهای ننگین آنان در میدانهای گوناگون و از جهات مختلف مواجه بوده است و هم چنان تا امروز مسلمانان و جهان انسانیت و بشریت، از مصیبتها و بلاها و جنایتهای آنان مینالند.آری، یهود بر مسلمانان فخر میفروختند و مانند سایر اندیشههای واهی خود چنین میپنداشتند که بیت المقدس از کعبه برتر و شریفتر است. اما علمای اسلام و پیشاپیش آنان رجال تفسیر و حدیث و کلام در مقام پاسخگویی بر آمدند و همگی در پیرامون آیه کریمه «ان اول بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکاً و هدیً للعالمین فیه آیاتٌ بینات مقام ابراهیم و مَن دَخَلَه کان آمناً» گفتهاند این آیه در حدّ ذات خود در مقام رد و پاسخگویی به بهانهای دیگر از بهانههای یهود در عدم پذیرش نبوت پیامبر اکرم- ص- است. و آن بهانه این است که چون پیامبر- ص- قبله را از بیت المقدس به سوی کعبه گرداند، یهود در نبوت او طعن زده گفتند: بیت المقدس برتر و سزاوارتر برای قبله بودن است؛ چرا که پیش از کعبه بناء شده و سرزمین محشر و قبله همه پیامبران بوده است؛ بنابراین برگرداندن قبله به جانب کعبه عملی باطل است که از پیامبر خدا سر نمیزند خدای تعالی این سخن را چنین پاسخ فرمود که «ان اول بیت وضع للناس ...» و آشکارا فرمود که کعبه از بیت المقدس افضل و اشرف و برای قبله قرار گرفتن سزاوارتر است.البته این آیه پاسخگوی این سؤال نیز هست که آیا نسخ ممکن است یا خیر؟ پیامبر اکرم- ص- بر امکان نسخ چنین استدلال کردند که خوردن چیزهایی برای بنی اسرائیل، مباح بود و بعدها خدای تعالی، خوردن بعضی از آنها را حرام فرمود و قوم در این مسأله با رسول خدا به گفتگو پرداختند. از مهمترین اموری که رسول خدا نسخ را در آن میآورند مسأله قبله است از این جهت خداوند در این آیه، عامل تحویل قبله به جانب کعبه را که همان افضیلت کعبه است بیان کرده و در آیه پیش از آن، فرموده است: «قل صَدَق الله فا تبعوا مِلَّةَ ابراهیمَ حنیفاً وما کانَ من المشرکین» که این آیه صراحت دارد در اینکه حج، از بزرگترین شعائر دین ابراهیم بوده است و این: اشاره به فضیلت خانه خدا دارد که وجوب حج، بر آن مترتب شده است به علاوه از آنجا که هر یک از یهود و نصاری خود را پیرو دین ابراهیم میپنداشتند. خداوند در این آیه خواسته است که کذب گفتار آنان را بیان کند به اینکه حج در دین ابراهیم بوده است و حال آنکه یهود و نصاری حج نمیگزارند و این خود دلیل بر کذب گفتار آنان است. گفتیم که مقصود از اوّلیت در آیه، مقدم بودن و اولویت داشتن در برکت و هدایتگری آفریدگان است، اگر چه روایت شده است که از پیامبر سؤال شد اولین مسجدی که برای مردم بناء شد کدام است؟ فرمود: مسجدالحرام و سپس بیت المقدس، پرسیدند فاصله زمانی بین آن دو چه اندازه بوده است؟ فرمود چهل سال. (7)و یا در حدیث دیگری (از ابو سعید خدری) آوردهاند که رسول اکرم- ص- فرمود: بار سفر خود جانب این سه مسجد ببندید:«مسجدالحرام و این مسجد من و مسجدالاقصی» (8) اما پر واضح است که دلالت آیه بر اینکه اولیت کعبه در فضل و شرف است، قابل خدشه نیست؟ چرا که آیه در مقام بیان ترجیح کعبه بر بیت المقدس است و ترجیح تنها با اولیت در «فضل و شرف» تحقق مییابد و اولیت در «بنا»، اثری در مقصود ندارد. اما چنانکه قبلًا گفتیم اولیت در فضیلت منافاتی با ثبوت اولیت در بنا ندارد.به هر حال منظور از این اولیت در آیه، زیادت فضیلت و شرافت و عظمت این خانه است و اکنون اسباب فضیلت و مزایای مهم و ارزشها و خصوصیات والایی را که تنها در کعبه یافت میشود و مفسران به آن اشاره کردهاند گوشزد میکنم:1. همه امتها اتفاق دارند که بنا کننده این خانه ابراهیم خلیل- ع- است و بانی بیتالمقدس سلیمان- ع- است و فضل و منقبت افزون حضرت ابراهیم- ع- قابل انکار نیست. پس از این جهت، کعبه بر بیت المقدس شرافت دارد: «و اذ بَوّأنا لإبراهیم مکان البیت ان لانُشرک بی شیئاً و طهر بیتی للطائفین و القائمین و الرّکع السجود». (9)«یاد آور ای رسول که ما ابراهیم را در آن بیت الحرام تمکین دادیم تا با من هیچ انباز و شریک نگیرد و به او وحی کردیم که خانه را برای طواف حاجیان و نمازگزاران و رکوع و سجود کنندگان پاک و پاکیزه گردان».و ابلاغ کننده این تکلیف جبرئیل است از این جهت گفته شده خانهای در این دنیا، به شرافت کعبه نیست؛ چرا که امر کننده برای ساختن آن، خدای یگانه است و مهندس آن جبرئیل و معمار سازنده آن، ابراهیم خلیل و شاگرد اسماعیل- علیهم السلام- است.2. مقام ابراهیم که قطعه سنگی است که ابراهیم- ع- بر آن پای نهاد و خدای تعالی محل پای وی را از حالت سختی سنگ بودن در آورد و نرم گردانید تا جای پای ابراهیم- ع- بر آن نقش بست، سپس باز به حالت سنگین در آورد و هیچ کس جز خدای تعالی بر چنین کاری توانا نیست و جز برای پیامبران، آن را به ظهور نمیرساند. خدای رحمان آن سنگ را در این سالهای طولانی، هم چنان باقی گذاشت و جای پا و انگشتان پای، به وضوح دیده میشد اگر چه تماس و مسح بسیار مردم، آن رافرسوده کرد.ابوالولید محمد ازرقی از محمد بن یحیی از محمد بن عمر واقدی از ابن ابی نسیره از اسحاق بن عبداللَّه بن ابی فروة از عمربن حکم از ابو سعید خدری روایت کرده که او گفت: از عبداللَّه بن سلام درباره جای پایی که در مقام است پرسیدم، گفت: این سنگ، از روزگار قدیم چنانکه امروز هست وجود داشته است و خدای سبحان اراده فرمود که مقام را نشانهای از نشانههای خود قرار دهد، پس چون ابراهیم مأمور شد که مردم را برای حج فراخواند بر «مقام» ایستاد، آنگاه مقام ارتفاع گرفت، تا از بلندترین کوه درگذشت و بر همه جا، مشرف گردید. آنگاه فرمود: ای مردم! فرمان پروردگار خود را اجابت کنید مردم به آن ندا لبیک گفتند و فریاد بر آوردند: «لبیک اللهم لبیک» پس به اراده خداوند جای پای او بر سنگ باقی ماند و او هم چنان به چپ و راست خود نظر میکرد و میگفت: «اجابت کنید پروردگارتان را، چون کار پایان یافت، نسبت به مقام، مأمور شد و آن را قبله قرار داد و به سوی آن، مقابل باب کعبه، نماز به جای آورد.» (10)3. عدم انباشته شدن سنگریزههایی که برای «رمی جمره» پرتاب میشود، با آنکه شمار افرادی که در هر سال در آنجا به رمی جمره میپردازند بالغ بر ششصد هزار است که هر کدام هفتاد سنگ پرتاب میکنند؛ لیکن حتی به اندازه سنگریزههایی که نه تنها در یک سال باید جمع گردد، دیده نمیشود در حالی که آن محل، نه سیل گیر است و نه بادگیر تا در معرض سیل یا بادهای تند قرار گیرد و سنگریزهها در اثر آن، به جای دیگر منتقل گردند. (11)4. پرندگان در پرواز، از بالای کعبه نمیگذرند و چون به آن فراز میرسند راه را منحرف میکنند.شیخ قطب الدین نهروانی مکی حنفی میگوید: «شایسته است کسی که در «مکه» خانه میسازد، ارتفاع آن را بلندتر از بنای کعبه شریف قرار ندهد. که بعضی از صحابه امر به ویرانی چنین خانهای میکردند».ازرقی گوید: «کعبه را از آن رو، کعبه نامیدهاند که بنایی بلندتر از آن در مکه ساخته نمیشود، آنگاه از نیای خود از ابن عبینه از ابن شیبه حجبی از مشیبة بن عثمان روایت کرده است که او نظارت و مراقبت مینموده و هر خانهای را که بلندتر از کعبه یافت امر به خرابی آن داد. آنگاه از جد خود نقل میکنند که چون بنی عباس بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس- رضی اللَّه عنه- در مکه پیرامون مسجد الحرام، خانه میساخت به قوم خود فرمان داد که برای بزرگداشت به عظمت کعبه خانه را بلندتر از کعبه بنا نکنند. هیچ خانهای مشرف بر کعبه در مکه باقی نماند مگر اینکه منهدم و ویران شد مگر این خانه که تا امروز باقی است. (12)5. در کنار آن خانه، حیوانات وحشی بدون حمله و آزار به یکدیگر، با هم زیست میکنند هم چون سگان و آهوان. سگان و حیوانات وحشی در آنجا شکار نمیکنند. و این ویژگی بسیار شگفتی است- هم چنانکه ساکنان مکه به سبب دعای ابراهیم که فرمود: «رب اجعل هذا بلداً آمنا»؛ «پرودگار! اینجا را سرزمینی امن قرار ده.»در آنجا همه کس و همه چیز از چپاول و غارت و آتش سوزی در امانند. خداوند متعال در این باره گوید: «اوَلم یروا انا جعلنا حرماً آمنا و یتخطّف الناس من حولهم» (13) «آیا کافران ندیدند که ما آن شهر را حرم امن و امان قرار دادیم در صورتی که از اطرافشان مردم ضعیف را به قتل و غارت میربایند.»و در آیه دیگری فرماید: «فلیعبدوا رب هذا البیت الذّی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف». (14)«پس پروردگار کعبه را باید پرستش کنند که آنان را طعام داد و از گرسنگی در آورد و از ترس و خطرها ایمن ساخت.»و تاریخ نیز بطور مسلم و قاطع نمیگوید که ستمگری «کعبه» را ویران «مکه» را تماماً خراب کرده باشد. حال آنکه «بخت النصر» سراسر بیت المقدس را ویران و آن را از روی زمین برانداخت.6. صاحب فیل؛ یعنی «ابرهة بن صباح أشرم» که از جانب نجاشی فرمانروای یمن بود. کینهای را در صنعا بناء کرد و آن را «قلیس» نام نهاد و بر آن شد تا حاجیان را از کعبه به سوی آن متوجه گرداند. مردی از «بنی کنانه» آهنگ آن معبد کرد. و شب هنگام آنجا را آلوده ساخت. این کار «ابرهه» را سخت خشمگین ساخت و گفتهاند گروهی عرب، آتش افروختندو باد، دامنه آن آتش را به معبد کشاند و آنجا را بسوخت، پس ابرهه سوگند یاد کرد کعبه را ویران سازد و برای این منظور، همراه با فیل و لشگریان خود به جانب مکه حرکت کرد. قریش از پایداری در مقابل چنان سپاهی ناتوان بودند؛ از اینرو از مکه بیرون رفتند و کعبه را به او واگذاشتند. چون به مکه نزدیک شد، عبدالمطلب به سوی او خارج شد و یک سوم اموال «تهامه» را به او پیشنهاد کرد تا باز گردد، اما او نپذیرفت و سپاهیان را مهیای حمله کرد و فیل را جلو قرار داد اما چون روی او را به جانب حرم قرار میدادند، فیل زانو میزد و از حرکت باز میماند و چون روی او را به جانب یمن، یا هر جهت دیگری میگردانید، بنای دویدن میگذاشت «ابرهه دویست شتر از شتران (عبدالمطلب) را تصرف کرده بود به همین جهت عبدالمطلب به نزد وی میرود. عبدالمطلب که مردی خوش سیما و تنومند و با وقار بود و به عنوان پیشوای قریش و صاحب کاروانهای مکه به ابرهه معرفی شده بود، در چشم او، بسیار بزرگ آمد. اما چون حاجت و مقصود خود را با ابرهه در میان گذاشت. ابرهه گفت از چشم من افتادی؛ چرا که من برای ویرانی خانهای آمدهام که اساس آئین تو و پدران تواست و تو دربند رهایی شتران خویشتن؟! عبدالمطلب گفت: من صاحب شتران خویشم و خانه را صاحبی است که تو را از آن باز خواهد داشت آنگاه عبدالمطلب به سوی خانه خدابازگشت و حلقه در را گرفت و چنین سرود:لاهمّ ان المرء یمنع حله فامنع حلالک وانصر علی آل الصلیب و عابدیه الیوم آلکلایغلبنّ صلیبهم و محالهم عدوا محالک ان کنت تارکهم و کعبتنا فأمرنابذلکآنگاه میگوید:«یا رب لا ارجولهم سواکا یارب فامنع عنهم حماکا».پس در جائی که دعا میخواند از خانه بازگشت که ناگهان پرندگانی را دید که در سمت یمن در پروازند. پس بانگ برآورد که به خدا سوگند اینان پرندگان عجیب و ناآشنایی هستند که نه از دیار نجد میباشند و نه از سرزمین تهامه. هر پرندهای سنگریزهای در منقار، دو سنگریزه در دو چنگال خود حمل میکردند که از عدس بزرگتر و از نخود کوچکتر بود.هر سنگریزه بر سر مردی فرود میآمد و از نشیمنگاهش خارج میشد و هلاک میگردید. و بر هر سنگریزه نام شخصی که بر آن فرود میآمد نوشته شده بود. ابرهه نیز آنچنان مبتلا گردید که انگشتانش فرو ریخت و سینهاش بشکافت و مرد. امّا وزیر او (ابو یکسوم) از آن میدان متواری شد در حالی که پرندهای بر بالای سرش پرواز میکرد تا آنکه نزد نجاشی آمد و ماجرا را برای او باز گفت و چون قصه را به پایان رسانید، سنگریزهای بر سر او فرو افتاد و جسد بیجانش در برابر نجاشی نقش زمین شد.«نقاش» در تفسیر خود گوید که سیل لاشههای آنها را به دریا انداخت. عرب درباره این واقعه بزرگ که خداوند در آن خانه گرامی خود را نصرت و حراست میکند، شعرها سروده است. واقعهای که نشان دهنده شرافت و عظمت و طهارتی است که خداوند با بعثت پیامبر گرامی اسلام و آئین آورده شده توسط او برای آن خانه اراده کرده است؛ چرا که نماز یکی از ارکان این آئین بلکه ستون آن است و کعبه قبله آن خواهد بود و هرگز این واقعه در جهت یاری قریش نبود؛ چرا که اصحاب فیل از نصارای اهل حبشه بودند که از مشرکین قریش، بسی نزدیکتر به کعبه و خدای کعبه بودند. بنابر این، این واقعه تنها برای نصرت بیت الحرام و زمینه سازی برای بعثت پیامبر اکرم- ص- بود. «عبدالله بن زبعری سهمی قرشی» که از شاعران قریش در زمان جاهلیت و از مخالفان سر سخت مسلمانان و در گذشته بسال 15 هجری است. درباره این واقعه، اشعاری با این مطلع سروده است:تنکّلوا عن بطن مکة انها کانت قدیماً لایرام حریمهالم تخلق الشعری لیالی حرمت اذ لا عزیر من الاءنام یرویهااز ابن عباس رسیده است که از آن سنگریزهها، نزدامّهانی دیده است که هم چون پیمانهای میماند که در آن خطوط قرمزی به رنگ عقیق ظفاری، منتقش بود. از عائشه نیز نقل کردهاند که گفت: من زمام کش فیل و کسی که به دنبال آن حرکت میکند، هر دو را زمین گیر و نابینا دیدم که به گدایی طعام میطلبید (15) و این دلیل و نشانه آشکاری بر شرافت کعبه و نوید دهنده پیامبری حضرت محمد- ص- میباشد.7. خداوند سبحان این خانه را در بیابانی خشک و بدون کشت و زرع قرار داد- حکمت این کار در چندین وجه است:الف) خالق متعال اراده کرده است که امید اهل حرم و خدمتگزاران آن را از غیر خود ببرد تا اینکه در زندگانی جز به خداوند توکل نداشته باشند. البته توکل تنها از آن اهل حرم نیست بلکه تمام انسانها از هر طبقه و نژادی از هنگام بلوغ تا آخرین لحظات زندگی باید در تمام حالات و دگرگونیهای زندگی بر او توکل کنند. در حدیث قدسی آمده است که خداوند فرمود: به عزت و جلال و مجد و عظمت خودم سوگند که هر آرزویی را که جز به من بسته شود به ناامیدی قطع کنم و آن آرزومند را نزد مردم جامه مذلّت پوشانم.ب) تا آنکه جباران و طاغوتها و پادشاهان سکونت در آنجا اختیار نکنند، چه آنها از پی زر و زیور زندگی هستند و چون آن را در آنجا نیابند روی به مکان دیگری آورند و بدینگونه آن مکان از لوث وجود اهل دنیا و طالبان آن پاک خواهد شد.ج) خداوند کعبه را در مکانی خشک و بیمحصول قرار داد تا احدی به نیت تجارت روی بدانجا نیاورد و همواره مکانی برای عبادت و زیارت که بر همین اساس بنیان نهاده شده باقی بماند.د) خداوند سبحان بدینگونه شرف فقر را نمایان ساخت زیرا شریفترین خانه را در فقیرترین موضع قرار داد در جایی که از دنیا کمترین نصیب را دارد. گویی با این نکته میفرماید: تنگدستان و فقرا، را در این جهان اهل «بلدا لامین» قرار دادم، در آخرت نیز آنان را اهل «مقام امین» میگردانم. در این جهان، (خانه امن) از آن آنان است و در آن جهان، (سرای امن).ه) گویی خداوند خواسته است بگوید: هم آن سان که کعبه را جز در موضعی خالی از تمام نعمتهای دنیا قرار ندادم، کعبه معرفت را نیز جز در دل پاک و فارغ از مهر دنیا و بیاعتنا به زیور و زینت آن قرار نخواهم داد.این، خلاصهای بود از آنچه مفسران: پیرامون ویژگیها و فضائل کعبه بیان کرده بودند و چون ثابت شد که کعبه نخستین و اولین خانه در فضیلتها و منقبتها برجستگیهای گوناگون که برای مردم بنا شده، بطلان به خیال یهود که بیت المقدس را اشرف از کعبه میپندارد، آشکار گردید. پس به آنان باید گفت: «موتوا بغیظکُم انّ الله علیم بذات الصدور.»
منابع مشابه
عملیات بیت المقدس ۶
عملیات بیت المقدس6 جزو آخرین عملیات های ماه های پایانی جنگ محسوب می شود. در این عملیات قرارگاه نجف سپاه با بکارگیری لشکرهای 10 سیدالشهداء و 6 ویژه پاسداران و تیپ های12 قائم(عج) و 35 امام حسن(ع) در وضعیت سخت کوهستانی، با سرعتی قابل توجه ارتفاعات شیخ محمد، آسوس و استروگ را تصرف و تأمین کرد. درباره ی این عملیات تاکنون گزارشی منتشر نشده است. مقاله ی حاضر با استفاده از گزارش راویان مرکز اسناد (مرکز ...
متن کاملعملیات بیت المقدس 6
عملیات بیت المقدس6 جزو آخرین عملیات های ماه های پایانی جنگ محسوب می شود. در این عملیات قرارگاه نجف سپاه با بکارگیری لشکرهای 10 سیدالشهداء و 6 ویژه پاسداران و تیپ های12 قائم(عج) و 35 امام حسن(ع) در وضعیت سخت کوهستانی، با سرعتی قابل توجه ارتفاعات شیخ محمد، آسوس و استروگ را تصرف و تأمین کرد. درباره ی این عملیات تاکنون گزارشی منتشر نشده است. مقاله ی حاضر با استفاده از گزارش راویان مرکز اسناد (مرکز ...
متن کاملگزارش عملیات بیت المقدس 4
ارتفاعات مشرف بر سد دربندیخان از سال های اولیه جنگ یک هدف مهم در استان سلیمانیه عراق به شمار می آمد. عدم موفقیت در تصرف این ارتفاعات در عملیات والفجر10 باعث تسلط دید و تیر دشمن بر عقبه یگان های مستقر در دشت حلبچه گردید. لذا برای رفع این نقیصه عملیات بیت المقدس4 تنها یک هفته بعد به اجرا درآمد. آن چه پیش روست، فشرده ای از مباحث مربوط به ویژگی های جغرافیایی و نظامی و پیشینة عملیات در این منطقه و ض...
متن کاملبررسی پیشگویی ابن برّجان دربارۀ زمان فتح بیت المقدس
یکی از موضوعات قابل توجه در مطالعات تاریخی، پیشگویی وقایع تاریخی است. ابنزکیالدین بشارت فتح بیتالمقدس در ماه رجب را به صلاحالدین داده بود و منبع پیشگویی خود را تفسیر ابنبرّجان ذیل آیات ابتدایی سورۀ روم عنوان کرد. هدف این پژوهش، بررسی پیشگویی ابنبرّجان دربارۀ زمان فتح بیتالمقدس و چگونگی محاسبۀ اوست. این مقاله با روش اسنادی و توصیفی-تحلیلی و براساس منابع کتابخانهای به رشتۀ تحریر درآمده است....
متن کاملگزارش عملیات بیت المقدس ۴
ارتفاعات مشرف بر سد دربندیخان از سال های اولیه جنگ یک هدف مهم در استان سلیمانیه عراق به شمار می آمد. عدم موفقیت در تصرف این ارتفاعات در عملیات والفجر10 باعث تسلط دید و تیر دشمن بر عقبه یگان های مستقر در دشت حلبچه گردید. لذا برای رفع این نقیصه عملیات بیت المقدس4 تنها یک هفته بعد به اجرا درآمد. آن چه پیش روست، فشرده ای از مباحث مربوط به ویژگی های جغرافیایی و نظامی و پیشینه عملیات در این منطقه و ض...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 1 شماره 4
صفحات 1- 1
تاریخ انتشار 1993-06-22
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023